تصمیم گرفتم دوباره بنویسم. منِ رویا زده ی خیال پرست. ۲۲ سال از عمرم گذشته و هنوز سرگردانم. ایا من زشت هستم؟ چشمانم زیبانیست؟ نه من هیچی نمیدانم
هرروز منتظر هیولای آبی ام هستم که بیاید و مرا ببرد. قلب دارد و جگر. شاید هم آبی نباشد. بنفش یا سفید.
شناورم توی اتاقم. دلم محبت میخواهد و احساسات. اما من زشت نیستم. شایدهم هستم. هیولای آبی، بنفش یا سفید تو میدانی؟
درباره این سایت